مامان و پسر

گردش بهاری

امروز دلمون گرفته بود ،گفتیم بریم بیرون دوری  بزنیم،رفتیم چند تا روستا اطراف که خوش اب و هوا بود یه صبح  بهاری که هوا عالی عالی بود مامان بزرگی وبابابزرگی هم همراه ما بودند پسر عمه هم همراهمون بود رفتیم کوهنوردی بعدش هم اومدیم تا چایی بخوریم یهو دیدیم کلی گوسفند احاطه مون کردند کلی هم با گوسفندا بازی کردیم  بهشون علف دادیم،حتی مامان بزرگی به چند تاشون شیرینی داد خلاصه کلی خوش گذشت.
5 ارديبهشت 1393
1